چهارشنبه گذشته، اهالي يكي از شهركهاي حاشيه شهرستان خواف در مشهد، پيكر خونين مردي 58ساله را ديدند كه روي زمين ديم زار افتاده بود. آنها وقتي بالاي سر او رفتند ديدند كه بهشدت دچار خونريزي شده و از حال رفته است. آنها، مرد مجروح را به بيمارستان منتقل كردند اما او جانش را از دست داد. از آنجا كه آثار شكستگي روي جمجمه وي ديده ميشد، ماموران مطمئن شدند كه وي به قتل رسيده است. از همان زمان تحقيقات براي كشف راز جنايت آغاز و مشخص شد كه قرباني از مدتي قبل با يكي از دوستان خود به نام جعفر بر سر تصاحب زمين كشاورزي كه جسدش در آنجا كشف شده بود اختلاف پيدا كرده بود.
اين يعني احتمال ميرفت كه جعفر راز جنايت را ميداند. در چنين شرايطي كارآگاهان راهي محل سكونت وي شدند اما جعفر همزمان با مرگ مقتول فراري شده بود. همين اتفاق شك مأموران را به يقين تبديل كرد كه كسي جز جعفر قاتل نيست. رديابيهاي پليسي براي شناسايي مخفيگاه وي شروع شد تا اينكه او عصر پنجشنبه وقتي به شهرستان خواف برگشت در عملياتي غافلگيرانه دستگير شد.
متهم 57ساله در بازجوييها چارهاي جز اقرار به جنايت نديد و به مأموران گفت: از مدتي قبل با رمضان(مقتول) برسرتصاحب زمين ديمزار اختلاف داشتيم. من از مدتي قبل قصد داشتم در آنجا كشاورزي كنم و محصولات خود را بكارم اما رمضان ميگفت اين زمين متعلق به اوست.
درگيري ما ادامه داشت تا اينكه روز حادثه يكي از آشنايانم هنگام گذر از كنار زمين رمضان را در حال كاشت محصول و كشاورزي ديد و با من تماس گرفت. وقتي شنيدم كه رمضان به آنجا رفته خيلي عصباني شدم و به آنجا رفتم. وقتي ديدم او داخل زمين است از روي عصبانيت با خودروي پرايدم وارد زمين شدم و او را زيرگرفتم.
آنقدر بههم ريخته بودم كه كنترلي بر رفتارهايم نداشتم. پس از آنكه او را زيرگرفتم، سنگي برداشتم و به سمت او پرتاب كردم. وي ادامه داد: پس از آن از محل گريختم و وقتي شنيدم رمضان در بيمارستان جان باخته، از ترسم به تهران فرار كردم اما عذاب وجدان لحظهاي رهايم نميكرد و همين باعث شد كه براي سركشي دوباره به شهرستان خواف برگردم اما در نهايت گيرافتادم.
در همين حال، سرهنگ يزداني فرمانده انتظامي شهرستان خواف در اين خصوص گفت: متهم پس از اقرار به جنايت، با قرار قانوني دراختيار مأموران پليس شهرستان قرار گرفت و تحقيقات از وي در اينباره همچنان ادامه دارد.
نظر شما